محل تبلیغات شما
بیا و با لب داغت بگیر جانم را ببند با دو سه بوسه درِ دهانم را زبان شعری من،لهجه ی تو را دارد دوباره با غزلی باز کن زبانم را به پای برق نگاهت ستاره می ریزد بریز زیر قدم هایت آسمانم را تو روی تک تک سلولهایم حک شده ای بزن به نام خودت مغز استخوانم را خدا کند تن خورشید یخ کند تا صبح شبی که پر بکنی حجم بازوانم را دلم که رفته. ولی فکر آبرویم باش به باد می دهی آخر تو دودمانم را تو را به جان عزیزت کمی رعایت کن اشاره های تو آخر برید امانم را

زندگی زنده به گورم کرده وقتی عشق نیست

...اگر در قلبِ تو جا داشتم

تو روی تک تک سلول هایم حک شده ای

تو ,تک ,روی ,حک ,کند ,ای ,را تو ,حک شده ,تو روی ,تک تک ,شده ای

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

قانون اساسی آینده ایران اشعار الشاعرمحمد ابولیماء الفرحانی دلنوشته...